یگانه در شهر حیوانات
29 شهریور 92: امروز جمعه بود و خیلی حوصلمون تو خونه سر رفته بود به بابا گفتم اگه میشه امروز یگانه رو ببریم باغ وحش آخه اولین باری که رفتیم تو کوچیک بودی و زیاد چیزی نفهمیدی .بابا جونم مثل همیشه موافقت کرد و ساعت 1 بود که حرکت کردیم خودت که نشستی میگفتی نی نی هم بیاد پیشم بشینه عکس بگیریم ولی نی نی از این کانگورو ترسیده بود نیومد پیشت بشینه.. قربونت برم عزیزم که انقدر مهربونی ...
نویسنده :
مامانی مهسا
16:25